از یک ­سو این فناوری به عنوان مهم­ترین ابزار، روش و سرمایه برای توانمندسازی جوامع در قرن جدید برای ایجاد تغییرات اساسی در زندگی، آموزش، اشتغال، چگونگي حکومت و اداره جوامع، بنگاه­ها و صنایع محسوب شده و همچنین، نوعي فرصت استثنایی برای جبران عقب­ماندگی­های عصر صنعت برای کشورهای در حال توسعه و نيز تحقق یک جهش اساسی در ورود به دوران فرا صنعتی به شمار مي­رود و از سوی دیگر، به گمان بسیاری از اندیشمندان، تأثیرات شگرف این پدیدة نوین قرن معاصر در امنیت و استقلال ملی تا به آن­جا است که کشورهای پیشتاز این عرصه، فاتحان جهان نوین و بهره­مندان، نتيجه دستاوردهای بشری خواهند بود و آن دسته از کشورها که از این مهم غافل باشند، در زمرة مغلوبان این دوره از تاریخ محسوب گشته و منابع آنها دستخوش تاراج گرديده، سرنوشتشان توسط دیگران رقم خواهد خورد. از اين رو، ورود توانمند به این عرصه، دیگر یک انتخاب نبوده و الزامی تاریخی است.

در نگاهی گذرا به برنامه­های توسعه کشورهای مختلف، توجه به نقش محوری فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور گسترده دیده می­شود و از آغاز قرن جدید، تمام نهادهای بین­المللی به نقشICT  در تنظیم برنامه­های خود توجه کرده­اند. جوهر توانمندسازی و اثر فناوری در این فرایندها، قدرتی است که برای استفاده از اطلاعات و حذف مجازی زمان و مکان در انجام عملیات مختلف در اختیار افراد جامعه قرار مي­گيرد تا استعدادهای بالقوه خویش را در بازار تعامل جامعه و جهان عرضه کنند.

امروزه رشد اقتصادی و پایداری آن، افزایش رفاه عمومی، شفافیت مسئولیت­ها و تأمین حقوق اجتماعی، حفظ تنوع فرهنگی، توسعه علم و دانش و بسیاری از امور دیگر، به طور قطع متأثر از گسترش و تعمیق دسترسی آحاد مردم به ارتباطات و اطلاعات است.

 

جامعه اطلاعاتی

پیش روی ما جهانی با قواعد و ویژگی­های جدید قرار دارد؛ اما از سنخ همان دنیای فنی که تنفس در آن، نگاهی جدید به عالم را می­طلبد. این نگاه به طور قطع می­تواند خطرات احتمالی گسترش فنّاوری ارتباطات و اطلاعات را تعدیل کند و در نهایت، جامعه را در مسیر مناسب قرار دهد.

کاستلز از این جامعه با عنوان «جامعه شبکه­ای» (Network Society) نام می­برد که محصول جهانی شدن ارتباطات و اطلاعات می­باشد. وی ریشه به ­وجود آمدن جهان نو را در تلاقی سه فرایند تاریخی جستجو می­کند كه عبارت­اند از:

1. انقلاب فنّاوری؛

2. بحران­های اقتصادی سرمایه­داری و دولت­سالاری و تجدید ساختار متعاقب آن؛

3. شکوفایی جنبش­های اجتماعی، فرهنگی همچون آزادی­خواهی، حقوق بشر، فمنیسم و طرفداری از محیط زیست.

به عقیدة وی، تعامل میان این فرایندها یک ساختار نوین اجتماعی مسلط، یعنی جامعه شبکه­ای یک اقتصاد نوین یا اقتصاد اطلاعاتی – جهانی و یک فرهنگ نوین، یعنی فرهنگ مجاز واقعی را به عرصه وجود آورده است. در این اقتصاد، جامعه و فرهنگ زیربنای کنش و نهادهای اجتماعی در سراسر جهانِ به هم پیوسته خواهد بود. (1)

در این جامعه، افراد و جوامع در درون قالب­های تازه، هویت­های تازه­ای می­گیرند و در این میان، تعاریف تازه­ای از انسان عرضه می­شود و در عین حال، این جامعه تحت تأثیر قوای محرکه داخلی دستخوش تغییرات دائمی مي­شود و در نتیجه، به ایجاد الگوهای جدید زیست و حیات در نقاط مختلف مي­انجامد.

 

ویژگی­های جامعه شبکه­ای

1.    اقتصاد اطلاعاتی

در جامعه شبكه­اي بهره­وری و رقابت میان شرکت­ها و بنگاه­های تجاری، مناطق و حوزه­های اقتصادی کشورها بیش از هر زمان دیگر بر معرفت، دانش، اطلاعات و فناوری لازم برای پردازش این اطلاعات از جمله فناوری مدیریت و مدیریت فناوری متکی شده است.

2. اقتصاد جهانی

3. فعالیت­های شبکه­ای

این فعالیت­ها نوع تازه­ای از سازمان و تشکیلات است که مشخصه فعالیت­ اقتصاد جهانی به شمار می­آید.

4. تحول در چگونگی انجام کار و ساختار اشتغال

بر این اساس، کارمندان و کارگران بر حقوق گذشته قراردادهای استخدام مادام العمر امضا نمی­کنند؛ بلکه شیو­های خود اشتغالی کار پاره وقت و اشتغال برای یک دوره موقت رواج یافته است؛ در عین حال، احساس بی­اعتمادی نسبت به آینده نيز رشد کرده است.

5. فرهنگ واقعیت مجازی

فرهنگ عصر اطلاعات در چارچوب انتقال نمادها به وسیله واسطه­های الکترونیک شکل می­گیرد. این فضای مجازی حاوی اطلاعات متعدد و متنوع به صورت بخشی از واقعیت اجتماعی عصر جدید در می­آید و فضای اصلی تعامل­ها معرفتی را کم و بیش در اختیار می­گیرد.

انتقال آنی اطلاعات، واحدها، سرمایه­ها و امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف، عملاً فواصل زمانی را از میان برداشته و نظم طبیعی دوران قدیم یا چارچوب­های مکانیکی جهان صنعتی را به کلی دگرگون ساخته است. (2)

 

عوامل مهم توسعه­یافتگی

سه عامل مهم برای توسعه­یافتگی می­توان نام برد، هر چند عوامل دیگری نیز دخیل هستند: نخست، عامل نیروی انسانی کاردان که از بالاترین اهمیت برخوردار است که نسبت به دیگران از احتمال بیشتری برای صنعتی شدن برخوردارند.

دوم، بومی­سازی دانش. ژاپنی­ها توانستند دانش را بومی سازند و سراسر موضوعات فنی و علمی را به زبان ژاپنی ترجمه کرده و این کار را روزبه­روز بهبود بخشند. به این ترتیب، توانستند گسترش دانش و فن را از راه یک سیستم آموزشی کامل با زبان بومی خود، شتاب بخشند.

سوم این­که هر کس می­تواند همه ویژگی­های نظم اجتماعی و سیاسی را که منجر به همبستگی ملی و دولت با ثبات می­شوند، مورد توجه قرار دهد؛ ويژگي­هايي چون: یگانگی فرهنگی و نژادی، مکانیسم­های حسابگری سیاسی، احساس اين­كه در محاصره قدرت­های دشمن قرار داشتن؛ محدودیت بر فساد و سوء استفاده از قدرت و باور همگانی نسبت به مؤثر بودن این محدودیت­ها.

این امر بیش از هر چیز، پیش­شرط سیاست­های اقتصادی خردمندان است. رشد اقتصادی نماد بارز جذب فنّاوری است و وجود منابع اقتصادی، عامل مهمی برای تأسیس، نگهداری توسعه و اشاعه فنّاوری­­ها برای کاربردهای علمی محسوب می­شود. اشاعه فنّاوری­­های ارتباطی، توسعه فنّاوری­­های اجتماعی را می­طلبد و عرضه هر فنّاوری­ جدید تغییراتی را به دنبال دارد. از دیدگاه فنّاوری­ اجتماعی نیازهای کارکرد فنّاوری­ باید با الگوهای موجود کنش­های متقابل انسانی سازگار بوده، در نظام­های اجتماعی دارای معنا باشند.

فنّاوری­ جدید رسانه­ها شاید به تعبیری بیش از حدّ لازم به توسعه اجتماعی پایبند باشد.

رادیو، سینما و تلویزیون، پیش از این، در کشورهای در حال توسعه صرفاً به عنوان یک رسانه سرگرم کننده مورد استفاده قرار می­گرفت؛ ولی امروزه این رسانه­ها بیشتر نقش آموزشی داشته و به عنوان ابزار اجتماعی عمل می­کنند.

دگرگونی در فنّاوری­ ارتباطی، به دگرگونی طرز تفکر، سازمان اجتماعی و الگوهای فعالیت زمان فراغت می­انجامد.(3)

سه عامل مهم، در پذیرش و پیشرفت فنّاوری­ مؤثر است:

1. عوامل سیاسی: بدون حمایت سیاسی نوآوری امکان­پذیر نخواهد بود.

2. عوامل فرهنگی: فرهنگ تعیین کننده انواع ارتباط و تناسب مدل­ها است و بسیاری از این مدل­ها به نهادهای اجتماعی تبدیل می­شوند که اثرات اجتماعی شدید بر جای مي­گذارند و در قالب فرهنگی برای تقویت ارزش­ها، اصول و آداب و سنن ایفای نقش می­کنند و زمینه را برای دگرگونی فراهم می­سازند. همان­طور که می­دانیم سنّت، یکی از مهم­ترین مفاهیم در تحولات درونی کشورهای در حال توسعه تلقی می­شود و در نتیجه سنت و فرهنگ­ها معیارهایی برای تشخیص نیازها و کانال­های مناسب جهت پذیرش تغییرات ناشی از فنّاوری­ به دست می­دهد.

3. عوامل اقتصادی: بسیاری از کشورهای جهان سوم توان مالی لازم را برای سرمایه­گذاری در تأمین تجهیزات مورد نیاز جهت ارتباط بین­المللی ندارند. در اين باره دو موضوع در کنار یکدیگر قرار می­گیرد: فنّاوری­ و اقتصاد، اقتصاد و نیازهای اجتماعی.

اما مهم­ترین عناصر تعیین عوامل اقتصادی عبارت­اند از:

«امکان مالی» که همان قدرت خرید منظور می­باشد، اثر «بخش هزینه» و نيز «تملک فنّاوری»­ که در واقع گامی است در جهت گسترش اطلاعات. (4)

 

 پیش­زمینه­های توسعه فنّاوری اطلاعاتی

یکی از پیش­شرط­های اساسی، توسعه اقتصادی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که فنّاوری­ اطلاعاتی، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ نظری و مفهومی، در ادامه مباحث توسعه و نوسازی می­آید؛ یعنی جوامعی که در آن­ها توسعه رخ نداده توسعه IT به وقوع نخواهد پیوست، هر چند رایانه به وفور یافت شود. در ذیل برخی از پيش­زمينه­هاي توسعه فنّاوري اطلاعاتي به طور خلاصه بررسی می­گردد:

• تعریف مجدد از مفاهیمي چون: انسان، جامعه، ساختارها و روابط اجتماعی

فنّاوری اطلاعات، به عنوان بخش بزرگی از تغییر و عامل تغییر، جامعه مخصوص خود را می­طلبد؛ جامعه­اي مطابق با اخلاق، فرهنگ، اقتصاد و انسان اطلاعاتی.

انسان اطلاعاتی چگونه انسانی است؟ انسان صنعتی با انسان سنتی، تفاوت آشکاری داشت؛ انسان صنعتی منشأ تحولات بسیاری شد و در همه عرصه­ها به دنبال تعریف از خود بود. انگیزه برای پیشرفت و موفقیت، امید به آینده، اعتماد به نفس، جسارت و جاه طلبی، از جمله صفاتی هستند که می­­توان در اين باره بیان نمود.

 در صورت دگرگون ساختن اساسی جامعه، محکوم به فنا هستیم؛ زيرا فنّاوری اطلاعات خواه ناخواه رو به گسترش است و هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست.

برخی جهانی شدن را ادامه سرمایه­داری برای استعمار مجدد جهان سوم می­پندارند؛ چه اين­كه جهانی شدن مرزهای جغرافیایی را در می­نوردد و فرهنگ، اقتصاد و اجتماع را از مرزهای فیزیکی فراتر می­برد و اين گونه، کشورهای توسعه­یافته و کمتر توسعه­یافته، مقابل یکدیگر قرار می­گیرند. تصور دیگر این است که همانگونه که فرهنگ جوامع سوم دستخوش تحول و دگرگونی است، در جهان توسعه­یافته نیز تغییرات اساسی رخ می­دهد، در واقع، کشور برنده، کشوری است که وارد عرصه رقابت شود و همان­گونه که تغییر را می­پذیرد و عامل تغییر نیز باشد. برای این امر باید مقدماتی فراهم شود و صرف فراوانی رایانه در کشور دلیل بر اطلاعاتی بودن آن کشور نیست؛ بلکه باید اقتصاد را پویا کرد، معیارها را تغییر دارد و به معیارهای استاندارد جهانی نزدیک شد. در این راه، از هیچ چیز نباید واهمه داشت و فقط باید شرایط را درک کرد.

 

• تغییر کمی و کیفی کار و روابط مانند تجارت الکترونیکي و دولت الکترونیكي

«دانیل بل» جامعه اطلاعاتی را جامعه­ای می­داند که در آن اطلاعات همانند یک کالا مبادله می­شود و بخش اقتصادی به جای تولید کالا به تولید اطلاعات و خدمات می­پردازد. چنانچه اطلاعات به واقع به کالا تبدیل شود، در آن صورت داد و ستدش چگونه خواهد بود؟

تجارت الکترونیک، یکی از محصولات توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است و گسترش فنّاوری و تجارت الکترونیک، فرصت­های اقتصادی جدیدی را به وجود می­آورد. جستجو برای یافتن بازارهای جدید، بهبود کیفیت کالا و خدمات، افزایش تولید، اشتغال­زدایی، بازاریابی بهتر و وسیع­تر، بهبود منابع انسانی، و نيز گسترش مهارت و ظرفیت­ها توسعه اقتصادی و اقتصاد مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی، نمونه­هایی از این فرصت­ها است.(5)

• نیاز فوری و مبرم کشورهای کم­توسعه برای برخورداری از استاندارد زندگی کافی

هر کشوری در راه توسعه تلاش می­کند؛ زیرا توسعه هدفی است که بيشتر مردم آن را ضروری می­دانند. اگر چه پیشرفت اقتصادی یکی از عوامل مهم توسعه است، ولی تنها عامل نیست و دلیل آن این است که توسعه صرفاً پدیده­ای اقتصادی نیست. توسعه نهایتاً باید علاوه بر جنبة مادی و پولی زندگی مردم، سایر جنبه­ها را نیز در بر گیرد. توسعه، علاوه بر بهبود وضع درآمدها و تولید، آشکارا متضمن تغییرات بنیادی در ساخت­های نهادی، اجتماعی و اداری و نیز طرز تلقی عامه و در بیشتر موارد حتی آداب و رسوم و اعتقادات است.

• امنیت اطلاعاتی

یکی از مؤلفه­های مهم توسعه، وجود امنیت در کشور است. در جوامع در حال گذرا، ناامنی کم و بیش وجود دارد؛ البته امنیت به عوامل دیگر نیز بستگی دارد، مانند: وجود سطح نسبی رفاه مردم، اقتصاد پویا، وجود کنترل و نظارت در تمامي ساختارها و ابعاد زندگی مردم، وجود مشاغل فراوان و مهم­تر از همه، وجود فرهنگ امنیت­مدار.

به موازات افزایش ابعاد خدمات­رسانی اینترنت، به­ویژه در امور تجاری، بازرگانی، سیاسی و فرهنگی، حجم تهدیدات و آسیب­های ناشی از این ناحیه، و رخنه و نفوذ جاسوسان اطلاعاتی، رشد چشم­گیری داشته است. از آن­جا که به طور منطقی هیچ سیستم حفاظتی، صد در صد کامل و غیر قابل نفوذ نمی­باشد، به نظر می­رسد كه منطقی­ترین راه و اساسی­ترین اقدام برای نیل به امنیت مؤثر در شبکه، آگاهی­رسانی و آموزش دقیق و کاربردی است. به جز جاسوسی، سرقت و نسخه­برداری از اطلاعات خیلی راحت است و از این طریق شرکت­ها متحمل خسارات فراوانی می­شوند. (6)

در جامعه اطلاعاتی، همه ابعاد شکل الکترونیکی یافته، جاسوس الکترونیکی، سرقت الکترونیکی، جرایم سیبرنتیکی و همه کارها از طریق رایانه، صورت می­پذیرد. از اين رو، نقل و انتقال سرمایه پرداخت پول، خرید اجناس و حضور افراد در ادارات و بانک­ها به حداقل می­رسد و مردم از طریق شبکه کارهای خود را انجام می­دهند.

کشور ایران، از جمله کشورهایی است که به ­نظر می­رسد ابتدا باید در راه توسعه گام بردارد و چالش­های موجود را حل کند و آن­گاه بستر لازم برای اطلاعاتی شدن جامعه فراهم می­شود. براي دست يافتن به اين منظور، مؤلفه­های توسعه از جمله امنيت فردي، اجتماعي و شغلي باید در جامعه نهادینه شود.

 

• آموزش

آموزش، به عنوان مهم­ترین گام برای توسعه مورد توجه بسیاری از نظریه­پردازان می­باشد. البته آموزش فقط یادگیری علوم از طریق مدارس نیست. اگر چه اين نوع يادگيري مهم است، ولی کافی نیست. یکی از مشکلاتی که جامعه ما دارد این است که آموزش و پرورش ما به بیراهه رفته و از رسالت عظیم خود غافل مانده است. «آلموند» با بررسی پنج کشور جهان سومی دریافته است که آموزش مهم­ترین راهی است که می­تواند آن­ها را به توسعه برساند.

البته منظور ما از آموزش، اعم از یادگیری و درس و کلاس است؛ آموزش وقتی شروع می­شود که کودکی به دنیا می­آید. از اين رو، خانواده اوّلین آموزشگاه و پدر و مادر به عنوان اوّلین مربی تلقی می­گردد. پس ابتدا باید آنان مربیانی لایق باشند تا کودک از همان ابتدا یاد بگیرد که با همسالان خود چگونه برخورد کند؛ چه اين­كه جامعه­ای کوچک در درون جامعه­ای بزرگ قرار دارد. روان­شناسان بر این اعتقادند که کودک چیزی را که تا شش سالگی مي­آموزد، هیچ گاه فراموش نمی­کند. بعد از آن، وقتي امر تربيت كودكان در اختیار مدارس قرار می­گیرد، باید مهارت­های زندگی اجتماعی را به آن­ها بیاموزد تا حقوق شهروندی خویش را بشناسند و در واقع، روند اجتماعی شدن را طی كنند.

«کاستلز» معتقد است که در جامعه شبکه­ای چیزی به نام فردی شدن رخ می­دهد. البته باید توجه کنیم كه کاستلز در مورد جامعه­ای صحبت می­کند که افراد ابتدا آموزش­های اجتماعی شدن را دیده­اند و سپس فردی شدن را پیش­رو دارند. از اين رو، در جامعه ما که افراد فرایند جامعه­پذیری را سپری ننموده­اند و وارد مرحله فردی شدن می­شوند، مسأله قدري متفاوت است و شاید اتفاقاتی مانند انزوا و دوری از دیگران و افسردگی رخ دهد و افراد نتوانند ارتباط منطقی با ماشینی به نام رایانه برقرار نمایند و همچنین روابط انسانی خود را نیز از دست بدهند.

در نهایت، در عصر اطلاعات و جهانی شدن، دولت­ها کوچک می­شوند و تقریباً برخی مسائل از کنترل دولت خارج می­شود. پس باید نظارت درونی در فرد قوی و نهادینه گردد که این امر توسط آموزش صحیح تحقق می­یابد.

 

نتیجه­گیری

فنّاوری پیشرفته امروزی با شتاب فراواني به پیش می­راند و همین شتاب سبب می­شود که عیب­ها و نقص­های آن را به موقع درک نکنیم یا نتوانیم به موقع برای برخی از پسماند­ه­های زیان­بخش آن راه­حلی بیابیم. البته اگر هدف فنّاوری بر پایه ادامة بقا و بهبود زندگی بشریت قرار گیرد، بی­گمان، فنّاوری روشی خردمندانه­­تر و احتیاط­آمیزتر را در پیش خواهد گرفت و در خدمت جنگ نخواهد بود. در واقع، رسیدن یا نرسیدن کشورهای جهان سومی به کشورهای پیشرفته، تا اندازه­ای بستگی به استراتژی­های فنّاوری و صنعتی معینی دارد و نیز موفقیت آن­ها به دگرگونی­های سیاسی و اجتماعی در درون این کشورها و جامعة بین­المللی وابسته است.

برای رسیدن به فنّاوری اطلاعاتی، باید مقدماتی فراهم کرد و همچنين باید بپذیریم که راهی جز پذیرش و دریافت فنّاوری نداریم و با اهداف بلند جهانی ما، به لحاظ مذهبی، مفید فایده نیز می­باشد.

ابتدا باید بستر برای توسعه و نوسازی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مهیّا گردد. بعد از این امر، به نظر می­رسد رسیدن به جامعه اطلاعاتی راه سختی نباشد البته این بدین معنا نیست که همه چیز را از غرب بگیریم؛ بلکه باید دانش و فنّاوری را بومی سازیم.

 

پی­نوشت­ها:

1. کاستلز، امانوئل، عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ، جلد 3، تهران، طرح­ نو، ص 417.

2. همان، جلد 1، ص 16.

3. کاپلیسکی، رافائل، 1372 ش، فنّاوری و توسعه در سومین انقلاب صنعتی، جمشید زنگنه، تهران، وزارت امور خارجه، ص 171-172.

4. راتنر، هنريك، 1373 ش، علم و فنّاوری در کشورهای در حال توسعه، یوسف نراقی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 145.

5. امين لاري، منصور و جاويدان، رضا، «فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل چالش­ها و فرصت­ها»، ره­آورد نور، ش 13، ص 28.

6. حبیبی، علي، «اطلاع­رسانی اسلامی و امنیت اطلاعات»، ره­آورد نور، ش 7، ص 3.